۱۳۹۲ اسفند ۱۴, چهارشنبه

اتوماسیون

باور کنید یا نه پیشرفته ترین و مدرن ترین تجهیزاتی که اینجا نسبت به تهران دیدم، دستگاه های برف پاک کنی و انواع پارکومتر بوده.



در واقع اون چیزی که خیابونهای اینجا رو پیشرفته نشون می ده، اتوماسیون و تکنولوژی نیست، بلکه رعایت قانون و نظمه. توی تراموا یک صدای ضبط شده به مردم می گه که "لطفا برین عقب تر تا بقیه هم سوار شن. اونا هم اندازه شما به این وسیله نقلیه عمومی احتیاج دارن." راننده با زدن یک دکمه این صدا رو پخش می کنه. چند تا جمله ضبط شده دیگه هم هست که راننده می تونه با زدن دکمه های مختلف اونا رو پخش کنه. خوب این دیگه نهایت اتوماسیونی بوده که توی سیستم حمل و نقل دیدم.



سعی کردن ترامواها رو به شکل قدیمیش حفظ کنن. سر هر چهار راه توقف داره. فرهنگ مردم در استفاده از وسایل عمومی، بسیار بالاست. برای همین استفاده از وسایل نقلیه عمومی لذت بخش و به صرفه است. چند وقت پیش سوار تراموا شدم، صدای موسیقی می اومد. تعجب کردم چون از این قرطی بازی ها نداره سیستم های حمل و نقلشون. ته تراموا، یک فضای کوچیک هست که صندلی ها رو طوری مجاور هم قرار دادن که مسافرا روبروی هم می شینن. مثل یک نیم دایره. یک پسر گیتار می زد و دختری روبروش نشسته بود و درحالی که آوازی کانتری می خوند آکاردئون می زد. توی کار خودشون غرق بودن. راننده های تی تی سی (حمل و نقل تورنتو) خیلی مودب، مهربون و صبور هستند. برای سوار شدن باید یک بلیط ۱۳۵ دلاری که برای یک ماه معتبره نشون بدی یا ۳ دلار نقدی بندازی توی قلکی که کنار راننده است. گاهی میبینی که کسی روی دوتا صندلی لم داده و کسی نمی گه "داداش جمع تر بشین ما هم بشینیم". یا می بینی خانومی نشسته و کیف اش رو گذاشته روی صندلی بقلی. خیلی هلاک صندلی نیستن اینجا مردم. فقط ما ایرانی ها و چینی ها کمی هنوز به صندلی خالی حساسیت داریم و فکر می کنیم که نشستن روی یک صندلی در یک اتوبوس شلوغ دستاورد مهمیه. البته چینی ها بدون تردید استاد مسلم تصاحب صندلی هستن. رانندگی هاشون هم عموما افتضاحه. همونطوری که توی چین دوچرخه سواری می کردن، اینجا ماشین سواری می کنن.

گاهی سگهای خیلی بزرگ رو با خودشون توی مترو، تراموا یا مترو می یارن. برام جالبه چطور این سگها تا این اندازه با آدمها و سگهای دیگه دوستانه تا می کنن. توی آسانسور، رستوران، کتابخونه همه جا سگها با آدمها هستن. بعضی کافه ها اجازه نمی دن کسی سگش رو بیاره تو. مردم هم سگهاشون رو مثل دوچرخه جلوی در کافه پارک می کنن. صاحب این هاسکی اونو بیرون در بسته بود و اونم دائم صاحبش رو صدا می کرد.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر